امام حسین در کلام رهبر معظم انقلاب
همیشه مقام معظم رهبری با فرمایشات حکیمانه خویش، ما را راهنمایی کرده و مسیر صحیح را به ما نشان داده اند. علاوه بر تعیین مسیر، آموزه های دینی و معرفتی جزء لاینفک فرمایشات معظم له بوده است.
در ادامه برخی از سخنان گهربار ایشان را در ارتباط با حضرت سید الشهداء علیه السلام و موضوعات پیرامون آن می خوانیم؛
همیشه مقام معظم رهبری با فرمایشات حکیمانه خویش، ما را راهنمایی کرده و مسیر صحیح را به ما نشان داده اند. علاوه بر تعیین مسیر، آموزه های دینی و معرفتی جزء لاینفک فرمایشات معظم له بوده است.
در ادامه برخی از سخنان گهربار ایشان را در ارتباط با حضرت سید الشهداء علیه السلام و موضوعات پیرامون آن می خوانیم؛
"اهمیت عزاداری"
مقام معظم رهبری از اهمیت عزاداری نزد امام خمینی ره صحبت می نمایند و ذکر مصیبت را بسیار لازم می دانند. ایشان در ادامه حکومت اسلامی ما را نتیجه محرم می دانند و حکومت مستضعفان را اثر محرم می شمارند.
(امام(ره) با ظرافت” آن تصور غلط روشنفکر مآبانه قبل از پیروزی انقلاب را که در برهه یی از زمان رایج بود” از بین بردند. ایشان”جهتگیری سیاسی مترقی انقلابی را با جهتگیری عاطفی در قضیه عاشورا پیوند
و گره زدند و روضه خوانی و ذکر مصیبت را احیا کردند و فهماندند که این”یک کار زاید و تجملاتی و قدیمی و منسوخ در جامعه ما نیست” بلکه لازم است و یاد امام حسین و ذکر مصیبت و بیان فضایل آن بزرگوار -چه به صورت روضه خوانی و چه به شکل مراسم عزاداری گوناگون- باید به شکل رایج و معمول و گریه آور و عاطفه برانگیز و تکان دهنده دلها” در بین مردم ما باشد و از آنچه که هست” قویتر هم بشود. ایشان” بارها بر این مطلب تاکید می کردند و عملا هم خودشان وارد می شدند.
"انقلاب اسلامی و محرم"
محرم دوران انقلاب”بامحرمهای قبل از انقلاب و دوران عمر ما و قبل از ما” متفاوت است. این محرمها”محرمهایی است که در آن” معنا و روح و جهتگیری” واضح و محسوس است. ما نتایج محرم را در زندگی خود می بینیم. حکومت و حاکمیت واعلای کلمه اسلام و ایجاد امید به برکت اسلام در دل مستضعفان عالم” آثار محرم است.
"عزاداری مقدمه پیشرفت"
پروردگارا ! این ماه محرم و ایام عزاداری را” برای ما میدان پیشرفتی در معارف و عمل اسلامی قرار بده.)[1]
"عاشورا؛ ترکیبی از حماسه و عرفان"
ایشان به دو بعدی بودن عاشورا اشاره دارند و از منظر عرفان و معرفت نیز عاشورا را مملو از درس می دانند. حماسه در همه عاشورا ملموس است و و این حماسه هیچ گاه خالی از معرفت الهی و عرفان حق نبوده است.
(شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیهالسّلام دو وجهه دارد:
یک وجهه، همان وجههى جهاد و شهادت و توفانى است که در تاریخ به راه انداخته و همچنان هم این توفان با همهى برکاتى که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید. یک بعد دیگر، بعد معنوى و عرفانى است که بخصوص در دعاى عرفه به شکل عجیبى نمایان است.
ما مثل دعاى عرفه کمتر دعایى را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذیل عنایت حضرت حق متعال بر فانى دیدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبى در آن باشد؛ دعاى خیلى عجیبى است.
دعاى دیگرى مربوط به روز عرفه در صحیفهى سجادیه هست، که از فرزند این بزرگوار است. من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه مىکردم؛ اوّل دعاى امام حسین را مىخواندم، بعد دعاى صحیفهى سجّادیه را. مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعاى حضرت سجّاد، مثل شرح دعاى عرفه است.
آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است. دعاى عرفه، دعاى عجیبى است. شما عین همین روحیه را در خطابى که حضرت در مجمع بزرگان زمان خود – بزرگان اسلام و بازماندگان تابعین و امثال اینها – در منى ایراد کردند، مشاهده مىکنید. ظاهراً هم متعلّق به همان سال آخر یا سال دیگرى است – من الان درست در ذهنم نیست – که آن هم در تاریخ و در کتب حدیث ثبت است.
به قضیهى عاشورا و کربلا برمىگردیم. مىبینیم اینجا هم با اینکه میدان حماسه و جنگ است، اما از لحظهى اوّل تا لحظهى آخرى که نقل شده است که حضرت صورت مبارکش را روى خاکهاى گرم کربلا گذاشت و عرض کرد:
«الهى رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک»، با ذکر و تضرع و یاد و توسّل همراه است.
از وقت خروج از مکه که فرمود: «من کان فینا باذلاً مهجته موطناً على لقاءاللَّه نفسه فلیرحل معنا»، با دعا و توسل و وعدهى لقاى الهى و همان روحیهى دعاى عرفه شروع مىشود، تا گودال قتلگاه و «رضاً بقضائکِ» لحظهى آخر.
یعنى خود ماجراى عاشورا هم یک ماجراى عرفانى است. جنگ است، کشتن و کشته شدن است، حماسه است – و حماسههاى عاشورا، فصل فوقالعاده درخشانى است – اما وقتى شما به بافت اصلى این حادثهى حماسى نگاه مىکنید، مىبینید که عرفان هست، معنویّت هست، تضرّع و روح دعاى عرفه هست.
پس، آن وجه دیگر شخصیت امام حسین علیهالسّلام هم باید به عظمت این وجه جهاد و شهادت و با همان اوج و عروج، مورد توجه قرار گیرد. …)[2]
"صبر امام حسین علیه السلام، نجات اسلام"
صبر امام حسین علیه السلام موضوع دیگری ست که رهبری به آن اشاره کرده اند و این صبر را عامل نجات اصل اسلام می شمارند:
(صبر امام حسین علیه السلام، اسلام را در طول تاریخ تا امروز بیمه کرده است. واقعاً اگر امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام آن صبر تاریخى را در کربلا و قُبیل کربلا و مقدّماتِ حادثهى عاشورا نمىکردند، بلاشک با گذشت یک قرن، حتّى از نام اسلام هم اثرى نمىماند.
اما امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام به برکت صبر، دین را زنده کردند؛ این صبرِ آسانى نبود. صبر فقط این نیست که انسان را زیر شکنجه بیندازند یا فرزندان انسان را جلوِ انسان شکنجه کنند یا بکشند و انسان ایستادگى کند – البته این مرحلهى مهمى از صبر است – اما از این مهمتر این است که انسان را با وسوسهها و اظهاراتى که علىالظّاهر ممکن است در نظر بعضى منطقى بیاید، از ادامهى این راه باز بدارند؛ همان کارى که با امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام مىکردند:
آقا! شما کجا مىروید؟ خود را در معرض خطر قرار مىدهید؛ خانواده خود را در معرض خطر قرار مىدهید؛ دشمن را جرى مىکنید؛ دست آنها را به خون خود باز مىکنید.
هر کس رسید، خواست امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام را در مقابل این محذور اخلاقى قرار دهد که شما با این اقدام خود، جان عدّهاى را به خطر مىاندازید و دشمن را مسلّطتر مىکنید و اینها را وادار مىکنید تا به خون شما دست بیالایند. این یک نقطهى خیلى مهم و تردیدآور است.
این یک جنگ روشن و واضح نیست که آدم بگوید من مىروم تا کشته شوم؛ نه، این محاذیر دنبالش هست. ممکن بود براى امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام این معنا مطرح باشد یا مطرح کنند که آقا! شما اگر کشته شوید، شیعیان شما را در کوفه قتل عام مىکنند و پدر همه را در مىآورند؛ شما باید زنده بمانید و ملجأ باشید.
شما پسر پیغمبرید؛ با حفظ حیات خود، جان عدّهاى را حفظ کنید. در مورد امام رضواناللَّه علیه عیناً همین معنا تکرار شد.)[3]
پی نوشت :
[1] سخنان رهبری، 20/4/70
[2] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 13/09/1376
[3] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 23/12/1380
منابع:
[1] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 23/12/1380
تهیه و فرآوری : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان